عابدی داشت رد میشد دید شخصی الاغی را میزند بدو گفت : فرزندم اورا نزن
ان شخص گفت : شرمنده نمیدانستم از اقوام شماست!!!!
عابد گفت : ن فرزندم!!!!!میترسم عاق والدین شوی!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
.
.
.
عاغا ی سری معلممون داشت واسه خودش نوشابه ک سهله ردبول باز میکرد یکی از بچه های تخس کلاس دراومد گفت(البته اشتباهی گفت طفلی):عاقا معلم راهایی ک ما شب میریم شما تو روز رفتنش موندی!!!!!
عاغا کلاس ریخت رو هم معلم میخواست بچه جلویی رو بکوب سرش!!!
.
.
.
دیروز تو کارواش یه یارو جلوتر از من ماشینشو شستو رفت.تو راه برگشت دیدم همون ماشینه تصادف کرده و تا شیشه جمع کرده ماشینو.جالب اینجاست وایساده بود میخندیدو میگفت کاش حد اقل کارواش نمیبردمش
.
.
.
رفتم بقالی سر کوچمون ماست بخرم، به طرف میگم ماست دارین؟؟؟ برگشته میگه: سلامت باشین مرسی!!!!
.
اینجا سه تا فرضیه پیش میاد
1- اصلا سرکوچه ما بقالی نیست . . . .
2- من که نرفته بودم ماست بخرم . . . .
3- بقالی که بسته بود . . . .